تحلیل بنیادی چیست ؟
تحلیل بنیادی چیست ؟
مقدمه ای بر تحلیل تکنیکی
(این متن توسط دوست عزیزم جناب فردین صادقی زنجانی نوشته شده است)
اما مختصری از تحلیل بنیادی:
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی عبارت است از مطالعه و بررسی شرایط اقتصادملی، صنعت و وضعیت شرکت. هدف اصلی از انجام اینگونه مطالعات، تعیین ارزش واقعی سهام (ارزش ذاتی) شرکتهاست. تحلیل بنیادی معمولاً بر اطلاعات و آمار کلیدی مندرج در صورتهای مالی شرکت تمرکز مینماید تا مشخص کند که آیا قیمت سهام بهدرستی ارزشیابی شدهاست یا نه؟
بخش قابلملاحظهای از اطلاعات بنیادی، بر اطلاعات و آمار اقتصادملی، صنعت و شرکت تمرکز دارد. رویکرد معمول در تحلیل شرکت، دربرگیرنده چهار مرحله اساسی است:
۱٫ تعیین وضعیت کلی اقتصاد کشور.
۲٫ تعیین وضعیت صنعت.
۳٫ تعیین وضعیت شرکت.
۴٫ تعیین ارزش سهام شرکت.در ادامه، هریک از مراحل بالا را تشریحمیکنیم.
تجزیه و تحلیل اقتصاد
وضعیت اقتصاد ملی از آن جهت مطالعه و بررسی میشود که مشخصشود آیا شرایطکلی برای بازارسهام مناسب است یا نه؟ آیا تورم موثر است؟ نرخهایبهره درحال افزایش است یا کاهش؟ آیا مصرفکنندگان کالاها را مصرف میکنند؟ تراز تجاری مطلوب است؟ عرضه پول انبساطی است یا انقباضی؟ اینها تنها بخشی از سوالاتی است که تحلیلگر بنیادی برای تعیینکردن تأثیرات شرایط اقتصادی بر بازار سهام با آنها مواجهاست.
تجزیه و تحلیل صنعت
وضعیت صنعتی که شرکت در آن قرار دارد، تأثیر قابلتوجهی برنحوه فعالیت شرکت دارد. اگر وضعیت صنعت مطلوب نباشد، بهترین سهام موجود در این صنعت نیز نمیتواند بازده مناسبی داشتهباشد. بهقولمعروف: «سهام ضعیف در صنعت قوی، بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است».
تجزیه و تحلیل شرکت
بعد از تعیین وضعیت اقتصاد و صنعت، خود شرکت نیز باید تجزیه و تحلیل شود تا از سلامت مالی آن اطمینان حاصلگردد. این تحلیل، معمولاً از طریق بررسی صورتهای مالی شرکت انجاممیشود. از روی این صورتها میتوان نسبتهای مالی سودمندی را محاسبهنمود. نسبتهای مالی به پنج دسته اصلی تقسیم میشوند:
۱٫ نسبتهای سودآوری
۲٫ نسبتهای قیمتی
۳٫ نسبتهای نقدینگی
۴٫ نسبتهای اهرمی
۵٫ نسبتهای کارایی(فعالیت)هنگام تحلیل نسبتهای مالی شرکت، نتایج حاصل از این تحلیل باید با نتایج سایر شرکتهای موجود در آن صنعت مقایسهشود تا عملکرد شرکت، شفافتر و روشنتر گردد. در ادامه، حداقل یک نسبت معروف را از هردسته معرفیمیکنیم.
حاشیهسودخالص
حاشیهسودخالص شرکت، یکی از نسبتهایسودآوری است که ازطریق تقسیم کردن سودخالص به کل فروش محاسبهمیشود. این نسبت نشان میدهد کهاز یکتومان فروش شرکت، چهمقدار آن به سودخالص تبدیلشدهاست. بهعنوانمثال، حاشیه سود خالص ۳۰ درصد نشانمیدهد کهاز یکتومان فروش محصولات شرکت، ۳ ریال سود خالص به دست آمده است.
نسبت p/e
نسبت p/e (نسبت قیمت سهام به عایدی هر سهم) از طریق تقسیمکردن قیمت جاری سهام به عایدی هر سهم (eps) در چهار فصل گذشته بهدستمیآید.
این نسبت نشان میدهد که سرمایهگذار برای خریدن یکتومان از عواید شرکت، چقدر باید بپردازد. بهعنوانمثال، اگر قیمت جاری سهام، ۲۰ تومان و عایدی هر سهم در چهار فصل گذشته، ۲تومانباشد، آنگاه نسبت p/e، ۱۰ بهدستمیآید. بهعبارتدیگر، برای خرید یکتومان از عواید شرکت، باید ۱۰تومان بپردازیم. البته، انتظارت سرمایهگذاران از عملکرد آتی شرکت، نقش بسیار مهمی در تعیین نسبت جاری p/e ایفا میکند.
رویکرد متداول در تحلیلهای مالی این است که نسبتهای p/e شرکتهای موجود در یک صنعت را با یکدیگر مقایسهکنیم. اگر تمام شرایط دیگر یکسان باشد، شرکتی که p/e آن کمتر است، ارزش بهتری دارد.ارزش دفتری هر سهم
ارزش دفتری هرسهم شرکت، یکی از نسبتهای قیمتی است که از تقسیمکردن کلداراییهایخالص شرکت (داراییها منهای بدهیها) به کل سهام موجود آن بهدستمیآید. ارزش دفتری هر سهم میتواند در تعیین این موضوع کمککند که آیا سهام شرکت، کمتر یا بیشتر از حد قیمتگذاری شدهاست (این موضوع، به روشهای حسابداری مورد استفاده شرکت و همچنین، عمر داراییهای آن نیز بستگی دارد). اگر سهامی به قیمتی بسیار پایینتر از ارزش دفتری آن بهفروشرود، میتواند نشانگر این باشد که این سهام، کمتر از ارزش واقعی خود، قیمتگذاری شدهاست.
نسبت جاری
نسبت جاری، یکی از نسبتهای نقدینگی است که از تقسیمکردن داراییهای جاری به بدهیهای جاری شرکت محاسبهمیشود. این نسبت، توانایی شرکت را برای پرداخت بدهیها و تعهدات جاری آن نشانمیدهد. هرقدر این نسبت بالاتر باشد، قدرت نقدینگی آن نیز بالاتر خواهدبود. بهعنوانمثال، اگر این نسبت ۳ باشد، بیانگر آن است که داراییهای جاری شرکت، برای پرداخت ۳ برابر بدهیهای جاری آن، کفایتمیکند.
نسبت بدهی
نسبت بدهی شرکت، یکی از نسبتهای اهرمی است که از تقسیمکردن کل بدهیها به کل داراییهای شرکت محاسبهمیشود. این نسبت نشانمیدهد که کلداراییهای شرکت تاچهحد از طریق بدهیها تأمین شده است. بهعنوانمثال، اگر نسبت بدهی ۴۰ درصد باشد، بیانگر آن است که ۴۰ درصد از داراییهای شرکت ازطریق ایجاد بدهی یا قرضگرفتن وجوه تأمین شدهاست.
بدهیها، همانند تیغ دولبه عملمیکنند. اگر شرایط کلی اقتصاد نامناسب و روند حرکت نرخهایبهره، فزاینده باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالایی دارند، با مشکلات مالی عدیدهای مواجه خواهندبود. اما اگر شرایط اقتصادی مناسب باشد، بدهی میتواند از طریق تأمینمالیکردن رشد شرکت با هزینههای پایینتر، سودآوری را افزایش دهد.
گردش موجودیها
گردش موجودیهای شرکت، یکی از نسبتهایکارایی است که از تقسیمکردن قیمتتمامشدهکالایفرو شرفته به موجودیها محاسبهمیشود. این نسبت، کارایی شرکت را در مدیریت موجودیها نشانمیدهد. این کارایی، ازطریق محاسبه تعداد دفعات گردش موجودیها در طول سال اندازهگیریمیشود.
این دسته از نسبتها، وابستگی شدیدی به نوع صنعت دارند. بهعنوانمثال، گردش موجودیها در فروشگاههای زنجیرهای، بهمراتب بالاتر از صنایع تولیدکننده هواپیماست. دراینجا نیز مقایسهکردن گردشموجودیها در کلیه شرکتهای یک صنعت، اهمیت زیادی دارد.
ارزشیابی قیمت سهام
تحلیلگربنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصادملی، وضعیت صنعت و درنهایت شرکت، بهبررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت بهدرستی تعیینشدهاست یا نه؟
برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است. عمدهترین این الگوها عبارتند از:
الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.