فلسفه تحلیل تکنیکی
برگرفته از کتاب Technical Analysis نوشته Thomas Mayers
ترجمه فرهاد مقدم سلیمیاصول كلي تحليل تكنيكي
روش تحليل تكنيكي برپاية سه اصل اساسي بنا شده است كه در «تمام بازارهاي جهان» صدق ميکنند و عبارتند از:
1. همه چيز يك سهم، در قيمت آن سهم منعكس ميگردد.
2. قيمتها بهصورت روندهايي حركت ميکنند كه اين روندها در برابر تغييرات مقاومت ميكنند.
3. روندهاي بازار تكرار ميشوند.
اكنون به توضيح هريك از اين اصول ميپردازيم.
اصل اول تحليل تكنيكي
همه چيز يك سهم در قيمت آن سهم منعكس ميشود.
اولين و مهمترين اصل در تحليل تكنيكي اين است كه همه چيز و تمام اطلاعات موجود در مورد سهام، در قيمت بازار آن تبلور مييابد. تكنسينها (كساني كه براي تحليل بازار از تحليل تكنيكي استفاده ميكنند) معتقدند كه تمام اطلاعات و دانش موجود دربارة يك سهم، صرفنظر از اينكه «بنيادي»[1]، اقتصادي، سياسي يا روانشناختي باشد، در قيمت بازار سهام نمايان ميگردد. برخي تكنسينهاي متعصب وجود دارند كه مطالعه اطلاعات و صورتهاي مالي شركتها و درآمد آنها و عوامل عرضه و تقاضا را بيهوده ميدانند. برخي تكنسينها نيز عاقلانه، روشهاي بنيادي را به موازات تحليلهاي تكنيكي خود بكار ميبرند.
ضربالمثلی در بورس ميگويد:
وقتي خبر خوبي درمورد يك سهم شنيديد، آن را بفروشيد!
چرا؟ چون اگر آن خبر حقيقت داشته باشد، تاكنون تأثير خود را كرده و قيمت سهم را بالا برده است. بنابراين، آن سهم از اين پس افزايش چنداني نخواهد داشت.در سال 1985، تكنسين معروف آمريكايي، «ويليام اونيل»[2] روشي را تدوين نمود تا مطالعات بنيادي را نيز بهطور كلاسيك وارد تحليلهاي تكنيكي نمايد. اين روش كه به نام CANSLIM شناخته ميشود، نقطه عطفي براي آشتي روشهاي بنيادي و تكنيكي است.
اطلاعات بنيادي و تكنيكي هرچه كه باشند، چه خوب و چه بد، بدون ترديد برآيندي دارند كه در يك نقطه خود را نشان ميدهند و آن نقطه، «قيمت» سهام است. عوامل مؤثر در قيمت سهام، در گستره بسيار متنوعي قرار ميگيرند كه شامل عوامل پيچيده عرضه و تقاضا، شرايط سياسي، شرايط مديريتي و غيره ميشوند. اما تكنسينها بجاي توجه به اين عوامل، صرفاً به قيمت سهام و روند تغييرات آن توجه ميكنند، زيرا تمام عوامل ياد شده، تأثير خود را سرانجام بر «قيمت» سهام ميگذارند.